نگرشی کوتاهی بر گوشه های از زنده گی و اندیشه های فلسفی – عرفانی مولانا جلال الدین محمدبلخی
احمد وحید صادقی احمد وحید صادقی

بازهم درخشیدن ستاره ای دیگری در آسمان کتاب ادب و دانش،پژوهشی دیگری اندرباب اندیشه ها و فلسفه در شعر و شاعری و نگاهی ژرفی بر عصر و تفکر یکی از برجسته ترین و بزرگترین فرهیخته مردان و اندیشوران جهان .این نگاهی ژرف همان (( نگرشی کوتاهی بر گوشه های از زنده گی و اندیشه های فلسفی – عرفانی مولانا جلال الدین محمدبلخی)) است که آنرا آقای کریم حقوق بر رشتهء نگارش در آورده و از سوی چاپخانهء نیما"آلمان" در ماه می 2004 عیسایی از زیرچاپ در یک مجلد سفید با داشتن یکصدوده برگه برای خواننده گان اش پیشکش گردیده،و همان چکه آبی است برای تشنه گان اندیشه ها و فلسفه خداوندگار بلخ .

 

درست این کتاب که از نام اش هویدا است،گوشه های از زنده گی و عصر مولانا را با دید تاریخی – اجتماعی و اندیشه ها و فلسفه اش را با دید پژوهشی و اکادمیکی به نگرش و کاوش می گیرد،که نگارنده خود در دیباچهء کتاب از نیت و آهنگ نگارش کتاب اش می نگارد:(( خواننده را در حد توان و امکانش به ورود در جهان پر مرز وراز مولانا و اندیشه های متعالی آن بزرگ که رهنمای مطمین انسان در جهت راهیابی به پهنای آرامش روح درین آلوده به گناه که مشخصهء آن از خود بیگانگی و تضاد انسان با خویشتن است همراهی کرده باشد.)) و می خواهد تا باور خود را بر اینکه اندیشه های مولانا اهرم نیرومند رهایی و تعالی انسانست؛بنمایاند.

 

این کتاب در سه بخش نگاشته شده است،نخست : در باره زادگاه،دودمان و عصر مولانا دوی دیگر:گرایش های فکری مولانا، و سه دیگر :فلسفه و جهان شناسی مولانا .

 

در بخش نخست : ریشه های خانواده گی مولانا را که بر کدام موقعیت اجتماعی و فرهنگی آن عصر می زیست و چه نقش را به ویژه پدر و پدر بزرگ اش در سیر تکوینی اندیشه ها و فلسفه عرفانی داشت ،با درنظرداشت شواهد و قراین تاریخی زیر و زبر می کند و سپس وضعیت سیاسی آن عصر را از دید تاریخی با زایش آشفته گی های سیاسی و انگیزه های یورش مغولان در سرزمین علم و فرهنگ که همپا با عصر زیستن مولانا بود؛به بررسی می گیرد.

 

در بخش دوم نگارنده به دوران آموزش،پیوند و گفتگوها با دانشمندان و ادباء معاصرش و به چگونگی گرایش های فکری مولانا از وعظ و تدریس به تصوف و از تصوف به فلسفه جان جان و جهان می پردازد و به ویژه به چگونگی برخورد شمس تبریزی با مولانا و هنایش پذیری دیدگاه های فلسفی اش بر مولانا .

 

در بخش سوم در آغاز چگونگی زایش و پیدایش فلسفه عرفانی را با سیر تکاملی آن به بحث گرفته است که دلیل آفرینش جاویدانی " دیوان شمس" و "مثنوی معنوی" مولانا را متاثر از پیمودن مراحل نهایی پخته گی آخرین پله تکامل تصوف و عرفان که در نحله بزرگ تصوفی کبرویه خراسان و شهر وردیه عراق وجود داشت،می داند. سپس دیدگاه های فلسفی مولانا را در پرویزن تحلیل و تشخیص خود قرار داده و از جهت های گوناگون قلم اش را در پرتو افشانی آن به نگارش می گیرد که فلسفه مولانا را برپایه و بنیاد دیالکتیک،منطق و تمثیل دریافته و بر اثبات هر مساله ای نشانه ای از شعر و گفتارش را با خود می اورد . و اینکه شخصیت مولانا را با داشتن شکسته نفسی،فروتنی و فراخ نگر معرفی می دارد چنانچه مولانا از قشریت و عصبه که آنرا معادل خون آشامی می پنداشت بیزار بود و به گفته نویسنده؛(( تعصب ایدیالوژی ها نه تنها بصیرت و بینایی و فراخ نگری را در انسان زائل می کند،بلکه انحصار طلبی قشرگرایان پیوسته منشأ فجایع و بیدادگری های تکان دهنده در تاریخ بوده است .)) و بر اثبات این گفته بیتی دارد از شعر مولانا .

 

سخت گیری و تعصب خامی است       تا جنینی کار خون آشامی است

 

بدون تردید محتویات این کتاب پژوهشی برای خواننده اش درک و تعبیر درستی از زنده گی و روزگاران مولانا و اندیشه و فلسفه اش ارزانی می فرماید و گامی استواریست بر شناختی از گوشه های جهان ادب و زبان فارسی که اقدام نویسنده را بهر تدوین و نگارش این کتاب گرامی می داریم !

 

 

 

 

 

 


October 7th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
معرفی و نقد کتب